زندگی زناشویی در اسلام جزئی از خداپرستی است (ازدواج از نعمتهای خداوند است)

زندگی بر روی زمین بدون خوشی‌ها و لذت‌های حلال، بسیار سخت و تلخ است، به همین منظور خداوند حکیم تمام غرایز لازم برای یک زندگی سالم و استفاده‌ی درست از آن را برای بشر قرار داده است.

نگریستن و فکر کردن درباره‌ی حکمت این کار، انسان را وا می‌دارد که به کنه و عمق این اهداف بنگرد و این خوشی‌ها را هدف نداند بلکه آنها را راهی برای رسیدن به اهداف عالی‌تر بداند و این واضح و آشکار است، اصلی که درست باشد حتما نتیجه‌ی درست در‌بر خواهد داشت و این اصل همان زندگی پاک و حلال زناشویی است.

خداوند بلند مرتبه می‌فرماید:

(از نشانه های خداوند این است که از جنس خودتان همسرانی برایتان خلق کرد، که با آنها به آرامش برسید و بین شما محبت و رحمت قرار داده است. و در این آیات پندهایی‌ست برای کسانی که تأمل کنند .) روم 21

با توجه به این آیه پایه‌های  زندگی زناشویی بر دوستی و احترام و هماهنگی با همدیگر نهاده شده است. نه اینکه زن به عنوان خدمتکار یا وسیله‌ای برای رفع نیازها در نظر گیریم. زن نیز همچون مرد دارای روح و نیز هوای نفس است و خداوند مهربان زن و مرد را برای همسری هم و وسیله‌ی آرامش یکدیگر قرار داده است و همه‌ی اینها وظایفی را بر مرد روشن و واجب می‌سازد تا زندگی سرشار از خوشی و شادی را بنا نهند. 

در قدیم به زن به عنوان موجودی بدون روح و بی احساس نگریسته می‌شد و از هر گونه مزایا و حقوق فردی بی‌بهره بود، تا اینکه در سال 586م تصمیم گرفته شد که زن به عنوان یک انسان در نظر گرفته شود. و اعلام شد که زن حیوان نیست یا موجودی که برای خدمت به مرد خلق شده باشد، در حالی که اسلام 14 قرن پیش، همانطور که در آیه‌ی شریفه آمده، می‌گوید: زن نشانه‌ای از نشانه‌های خداوندی است، پس زن از جنس مرد و نه از چیز دیگری خلق شده است تا اینکه همسفر زندگی مرد باشد نه خدمتکار او. 

خداوند در آیه‌ی 189 سوره‌ی اعراف می‌فرماید:(او شما را از یک جنس آفریده‌است، زن را نیز از همان جنس، تا با او به آرامش برسید.)

با توجه به این آیه پایه‌های یک زندگی پر از عشق و محبت بنا می‌شود، زن مایه‌ی آرامش و دلخوشی همسرش است زیرا که این زن است که آرامش پس از یک روز سخت کاری را به مرد باز می گرداند و با نوازش و بردباری و شور شوق به استقبال همسرش می‌رود و مرد را به نهایت لذت و خوشی میرساند و آسایش و شاد بودن واقعی همین است ... به واسطه‌ی این رفتار شایسته‌ی زن، غم و نگرانی از جان و ذهن شوهر زدوده می شود. 

محمود بن الشریف در کتابش (الاسلام و حیلة الجنبیة)می گوید: زن مایه‌ی آرامش و آسایش و راحتی شوهرش است، چرا که در سایه‌ی عشق، تفاهم، محبت و پاک‌دامنی تشنگی شوهرش را سیراب کرده و او را از گناه و عصیان دل و جسم باز می‌دارد و آرامش را به او هدیه می کند.

تشویق به ازدواج

خداوند در آیه‌ی 3 سوره‌ی النساء می فرماید: (اگر می توانید میان زنان دادگری کنید، با زنان دیگری که برای شما حلالند و دوست دارید، ازدواج کنید ، دو ، سه و یا چهار زن.

پس اگر بیم دارید نتوانید با عدالت با آنها رفتار کنید به یک زن اکتفا کنید یا با کنیزان خود ازدواج کنید.)

خداوند این مسئله را مطرح کرده است که نگاه نابرابر به زن و همین طور ندادن نفقه به زن ستم در حق اوست و چنین ازدواجی حرام است. می‌توان از این آیه واجب بودن ازدواج را استنباط کرد، و کسانی که نمی خواهند ازدواج کنند و خود را از گناه و عصیان دور نگه دارند و ازدواج را با یاوه گویی مسخره می کنند، مطمئنا از راه خدا دور می‌شوند و راهی خلاف راه خدا را که قرآن بر آن تاکید شده‌است را در بر می‌گیرند.

خداوند درباره‌ی فضیلت ازدواج زن و مرد را به لباس همدیگر تشبیه می‌کند و می‌فرماید:«هن لباس لکم و أنتم لباس لهن» (بقره 187)

امام طبری در تفسیر این آیه‌ی شریفه که می‌فرماید: زن و مرد لباس همدیگرند، عنوان می‌کند: لباس بودن به این معنی است که چون به هنگام خواب هر دو عریان و زیر یک پوشاک قرار می گیرند نزدیک شدن و تماس هر یک با دیگری همانند لباس است که در هم دو خته شده باشند و یکدیگر را می پوشانند. 

و یکی دیگر از مفسران در تفسیر آیه می گوید : این کلمات کوتاه بهترین و زیباترین تشبیه برای نشان دادن رابطه ی جسم و جان در یک لحظه است چون پوشاک از ضروری‌ترین نیازها و مختص انسان است.

زن و مردی که پوشش دهنده‌ی همدیگرند از لحاظ جسم باعث حفظ پاک دامنی و دوری از گناه خواهند‌شد و حافظ جان و ناموس هم می‌شوند و پاسدار نهان همدیگرند همچون لباسی که تن را از سرما و گرما محافظت می کند.

پیامبر-صلی الله علیه و سلم- می‌فرماید: ( إذا تزوج العبد فقد استکمل نصف دینه ، فلیتق الله فی النصف الباقی) اگر بنده ای از بندگان خدا ازدواج کند نصف ایمانش کامل می‌شود و در نصف دیگر تقوا و پرهیزگاری را پیشه کند.

ازدواج نصف ایمان را تعیین و مشخص می کند پس لازم است برای آن ارزش قایل شده و در ازدواج دقت لازم به خرج داده شود و از استخاره‌های شرعی استفاده کنیم.

استخاره عبارت است از خواندن دو رکعت نماز به همراه دعای زیر که یکی از دعاهای پیامبر بزرگوار است، و پس از آن هر چه که خیر باشد روی خواهد داد.

( اللهم إنی أستخیرک بعلمک و أستقدرک بقدرتک و أسألک من فضلک العظیم فإنک تقدر و لا أقدر و أنت علام الغیوب؛ اللهم إن کنت تعلم أن هذا الامر خیر لی فی دینی و معاشی و عاقبة أمری، أو قال عاجل أمری و آجله فاقدره لی و یسره لی ثم بارک لی فیه، و إن کنت تعلم أن هذا الامر شر فی دینی و معاشی و عاقبة أمری،(أو قال فی عاجل أمری و آجله )، فاصرفه عنی أصرفنی عنه و اقدر لی الخیر ، حیث کان ثم أرضنی)

همچنین پیامبر- صلی الله علیه و سلم- می فرماید: سه نفر مستحق یاری خدا هستند:

1ـ برده‌ای که می‌خواهد در ازای آزادی خود کار کند و خودش را از صاحبش بخرد. 2ـ آن کسی که می‌خواهد با ازدواج خود را از نگاه حرام حفظ کند. 3ـ کسی که در اره خدا جهاد می کند.

بیشتر کسانی که با و جود توانایی بر ازدواج از آن ممانعت می‌کنند به پاک دامنی و عفت نمی‌اندیشند و شاید به دنبال گناهند و این دنباله روی گناه انسان را از ایمان به خدا دور می‌کند، و آن مسلمانی که به عمد ازدواج نمی کند بی شک دین را نفهمیده و درک نکرده است، چون خود را مایه ی گناه و تباهی می سازند.